من در عمرم در جلسات بسیاری
شرکت کردهام، اما یکی از این جلسات آن چنان تاثیری بر من گذاشته که
هیچگاه از ذهنم پاک نمیشود. بهتازگی از دانشگاه فارغالتحصیل شده بودم و
اولین کار تمام وقتم را پیدا کرده بودم و نمیدانستم کی و چگونه باید
درباره یک ارزش جدید سخن گفت. یادم میآید در جلسهای که در اوایل کارم
شرکت کرده بودم، بیمقدمه درباره موضوعی صحبت به میان آوردم و به بقیه
حاضران در جلسه پیشنهاد کردم تا از کانالی خاص درباره محصولی جدید، تبلیغ
کنیم. پس از بیان صحبتم سایه سنگین نگاههای دیگران را به خودم احساس پاور کردم،
به طوری که تا پایان جلسه جرات نکردم سرم را بلند کنم. بعد از جلسه رئیسم
به من تذکر داد که در مورد آنچه میگویم، دقت بیشتری داشته باشم و سنجیده
حرف بزنم.